CONSEXT

کلمات

CONSEXT

کلمات

شب پرستاره|آن سکستون

شهر وجود ندارد
مگر جا که یک درخت مو-مشکی بِسُرَّد
بالا چون زنی مغروق به‌سوی آسمان تفته.
شهر خاموش است. شب با یازده ستاره جوشان است.
آه شب پرستاره! این همان‌ طرزی‌ست
که می‌خواهمش برای مردن.

جنباننده درخشان‌اند تماما.
حتا ماه در شمشیرهای نارنج‌گونش محدب می‌شود
تا بچه‌ها را برانگیزاند، چون یک الهه، از طریق چشم‌اش.

به‌سوی جانور پرخیز‌و‌ُشتاب شب،
مکیده‌‌‌‌شده توسط آن شیطان متعال، منشعب‌شده
از زندگی‌ من بی‌هیچ برگ شمشیری،
بی‌هیچ زهدان،
بی‌هیچ ضجه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد