CONSEXT

کلمات

CONSEXT

کلمات

شکست دادن|چارلز بوکوفسکی

شنیدن بروکنر از رادیو

در عجبم که چرا در جنون مطلق نیستم

در مورد آخرین جدایی‌ام

از دوست‌دختر اخیرم

در عجبم که چرا در خیابان‌ها نمی‌رانم

مست

در عجبم که چرا در اتاق‌خواب نیستم

در تاریکی

در تاریکی سخت-شدید

در حال تعمق

دریده-شکاف‌خورده از افکار ناتمام

به گمانم

در نهایت

مثل یک مرد عادی:

زنان بسیاری را می‌شناسم

و به جای اندیشیدن،

در عجبم که چه کسی دارد او را می‌کند؟

به نظرم

دارد به یک لعنت‌شده‌ی ناچیز می‌دهد

عذاب بسیاری را در این لحظه.

شنیدن بروکنر از رادیو

بسیار مسالمت‌آمیز به نظر می‌رسد.

زنان بسیاری از این میان گذشته‌اند.

من در نهایت تنها هستم

بی‌آن‌که تنها بوده باشم.

قلم‌موی گرامباخر را برمی‌دارم

و ناخن‌هایم را با انتهای سخت‌تیزش پاک می‌کنم.

من متوجه یک خروجی برق شدم.

نگاه کن، من غلبه یافتم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد