ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
ترور سرانجام تقریبا
تحملپذیر میشود
اما نه هرگز به تمامی
ترور چون گربه میخزد
سینهمال میخزد چون گربه
در دوار ذهنم
صدای قاه قاه تودهها را میتوانم بشنوم
آنها قوی هستند
آنها زنده خواهند ماند
مانند سوسک
هرگز چشم از سوسک برندار
دیگر آن را هرگز نخواهی دید.
تودهها همهجا هستند
آنها میدانند چگونه کارها را انجام دهند: (چگونه به درد بخور باشند)
آنها خشم مرگبار و عامیانهای دارند
برای چیزهای
معقول و مرگبار.
مایل بودم یک بیوک آبی 1952 را میراندم
یا یک بیوک آبی تیره 1942
یا یک بیوک آبی 1932 را
بر فراز تختهسنگی از جهنم و به سوی
دریا.