CONSEXT

کلمات

CONSEXT

کلمات

یک شعر بی‌رحم|چارلز بوکوفسکی

در نوشتن می‌غلتند

پمپاژ اشعار-

پسران جوان و اساتید دانشکده‌ها

زنان-همسرانی که تمام عصر شراب می‌نوشند

درحالی‌‌که شوهرانشان در حال کارند

آنها در نوشتن می‌غلتند

همان نام‌ها در مجلات یک‌سان

نوشتن هرکدام‌ هر سال کمی وخیم‌تر می‌شود

و اشعار بیشتری را پمپاژ می‌کنند

مانند یک ستیز است

یک ستیز است

با نشان چیرگی نامرئی

آنها داستان کوتاه یا مقاله نمی‌نویسند

یا حتا رمان

تنها می‌غلتند

در پمپاژ اشعار

هر کدام بیشتر و بیشتر شبیه دیگران به نظر می‌رسد

و کمتر و کمتر شبیه به خود،

و برخی از پسران جوان فرومانده‌اند و متوقف

اما استادان هرگز دست از کار نکشیده‌اند

و زنان-همسرانی که عصرها لب به شراب تر می‌کنند

هرگز هرگز ترکش نکرده‌اند

و پسران جوان تازه با مجلات نو ظاهر می‌شوند

و مکاتباتی میان شاعران زن یا مرد وجود دارد

و چندین بار سکس

و همه چیز مبالغه‌آمیز و بی‌‌هیجان است

وقتی اشعار دوباره ظاهر می‌شوند

آنها را تایپ می‌کنند

و به مجله بعدی لیست‌شده می‌فرستند،

و می‌خوانند

تمام چیزی را که می‌توانند

غالبا رایگان

به این امید که در پایان کسی درک کند

در پایان برایشان کف بزند

در پایان به آنها شادباش بگوید و تمییز دهد

استعدادشان را

آنها همه از نبوغ خویش مطمئن‌اند

خود-تردیدی بسیار اندکی وجود دارد،

و بیشترشان در نورث‌بیچ یا نیویورک‌ زندگی می‌کنند،

و صورت‌هاشان مانند اشعارشان:

شبیه هم،

یک‌دیگر را می‌شناسند و

گرد آمدن و بیزاری و شگفتی و برگزیدن و بعد دور انداختن و طرد

و ادامه می‌دهند به پمپاژ اشعار بیشتر

اشعار بیشتر

اشعار بیشتر

ستیز ابلهان:

تپ تپ تپ، تپ تپ، تپ تپ تپ، تپ تپ...

 

توضیح مترجم: در ادبیات فولکلور انگلیسی TAP به معنای کنش سکس با دیگری دانسته می‌شود. در معنای مدرن به معنای ضربات سبک و قابل شنیدن است. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد